بهترین بازی های آخرالزمانی

به گزارش آی تی بوم، دور شدن از ژانر پسا آخرالزمانی کار دشواری است. این روزها میتوان اثری از نابودی دنیا و آغاز تمدن جدیدی به دست انسانها را در انواع سریالها، فیلمها و البته بازی های ویدیویی پیدا کرد. رسانهها، بازی سازان و داستاننویسان وسواس زیادی به این موضوع دارند که چگونه مردم پس از پایان جهان زنده میمانند و البته چه دلیلی برای این کار دارند. همه ما دوست داریم دنیایی آشنا را ببینیم که توسط زامبیها، سقوط انسان یا فاجعه هستهای مخدوش شده است. تصور اینکه جامعه پس از فروپاشی به چه شکلی تبدیل شده و از بین رفتن دغدغههای معمول انسانها، هیجان خاصی دارد؛ زیرا تنها هدف بازماندگان، ادامه دادن برای یک روز دیگر است. به همین واسطه برای شما تعدادی از تأثیرگذارترین و بهترین بازی های آخرالزمانی را آماده کردهایم.
زنده ماندن در بهترین بازی های آخرالزمانی
خوشبختانه این نیاز گیمرها برای زنده ماندن در یک دنیای پس از نابودی جوامع، باعث خلق تعدادی بازی فوقالعاده شده که به دلیل محتوا و موضوع خاصشان، از سایر بازی های دیگر متمایز هستند. همچنین زمانی که بحث سبک عناوین نیز به میان بیاید، برای هر سلیقهای، عنوان خاصی وجود دارد. ژانر آخرالزمانی وابسته به یک سبک و استایل محدود نیست. بازیهای جهان باز، نقش آفرینی، ترسناک، تیراندازی اول شخص و استراتژیک زیادی مهمان دنیاهای آشنا و نابود شدهای هستند که گیمرها میتوانند به صورت آزادانه به انجام فعالیتهایی برای بقا بپردازند. برای اینکه جا برای عناوین مختلف باشد، از هر فرنچایز یک بازی را انتخاب کردیم؛ با این حال اگر از تجربه آن اثر لذت بردهاید، میتوانید سایر آثار آن سری را هم بررسی کنید. پس با ما همراه باشید.
State of Decay
بازی State of Decay یکی از خوش ساخت ترین شبیه سازهای زنده ماندن در یک دنیای آخرالزمانی بوده که پر از زامبیهای گوشت خوار شده است. بازی های زامبی محور زیادی وجود دارند، ولی تعداد کمی از آنها به اندازه این اثر، موفق به خلق حس و حال نیاز به زنده ماندن شدهاند. در State of Decay برای ادامه دادن و بقا باید به طراحی جامعهای بپردازید که به منابع و افراد غیر نظامی نیاز دارد. برای این کار باید دنیای وسیع و جهان آزاد درون بازی را گشته تا به این موارد بر بخورید.
State of Decay با بررسی چگونگی شکل گیری مهارتهای رهبری شما در برابر رگبار مشکلات، کاهش منابع، حملات زامبیها و روحیه گروهی شما را بلافاصله در معرض آزمایش قرار میدهد. شما از همان ابتدا با چالشهای بی پایانی مواجه خواهید شد و در ترکیبی از گیم پلی مخفی کاری، تیراندازی، نقش آفرینی و استراتژی قرار خواهید گرفت. در حالی که سعی میکنید زنده بمانید و در عین حال از مردگانی که به تازگی زنده شدهاند هم فرار کنید، باید چشم و گوشتان در هر لحظه باز باشد.
Rage
شاید خیلی از گیمرها از بازی Rage به عنوان یکی از بهترین عناوین زمان خود یاد نکنند، ولی امکان ندارد که دنیاسازی بی نظیر و اتمسفر خارقالعاده این عنوان، حضورش در لیست بهترین بازی های آخرالزمانی را کنسل کند. Rage در زمان عرضه، کلی ایده فوقالعاده را مطرح کرد که بر روز کاغذ عالی به نظر میرسیدند، ولی تمرکز بر روی همه آنها، از دلایل موفق نبودنش شد. ولی اگر اکشن خالص چیزی است که در دنیای پسا آخرالزمانی به دنبالش هستید، Rage بدون شک آن را ارائه میکند.
چه در حال نبرد با ساکنان بیابان به وسیله بومرنگ مرگ خود باشید و چه در حال مسابقه دادن به وسیله خودروی عجیب و غریبتان و حتی اعتیاد پیدا کردن به قمار، گیم پلی Rage راهی پیدا میکند تا توجه گیمرها را برای ساعتها به سوی خود جلب نگه دارد. استودیوی افسانهای id پشت این فرمان نشسته و به همین دلیل میتوان خیلی از مشکلات این بازی را نادیده گرفت و از آن لذت برد. اگر از تجربه نسخه اول راضی بودید، بازی Rage دومی هم وجود دارید که میتوانید بعد از آن به سراغش بروید.
The Long Dark
The Long Dark یک بازی در سبک بقای اول شخص است که در آن بازیکنان نقش خلبانی را بر عهده میگیرند که در خلال آنچه طوفان ژئومغناطیسی نامیده میشود، در بیابان سرد کانادا فرود آمده است. در اینجا بازیکنان قهرمان ما ویل مکنزی (همان خلبان) و دکتر آسترید گرینوود را دنبال میکنند. این دو وظیفه حمل یک محمول بسیار مهم را بر عهده داشتند و حالا باید به فکر زنده ماندن در سختترین شرایط، یعنی یک دنیای پسا آخرالزمانی باشند که همه چیز به دنبال نابود کردن آنها است.
از آنجایی که The Long Dark یکی از خوش ساخت ترین بازی های بقا در سالهای اخیر است، بازیکنان باید از همه جوانب هوای شخصیتهای اصلی را داشته باشند. در زمستانهای سرد شما باید به دنبال جمع آوری چوب برای روشن کردن آتش و روشن نگه داشتن آتش باشید. آب کردن برف، تصفیه آب خوراکی و مبارزه با موجودات جنگلی و خطرناک، تنها تعدادی از فعالیتهای چالش برانگیزی است که در این بازی بی نظیر انجام میدهید. این یک شبیه ساز واقعی درباره زنده ماندن است.
Mad Max
بازیهای مبتنی بر فیلمها به ندرت قابل قبول هستند، چه رسد به اینکه خوب باشند؛ و در حالی که Mad Max در سال 2015 (زمانی که شاهکاری مانند Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain عرضه شد) منتشر شده و آنچنان هم جزو بهترین بازی های سال نبود، به لطف مناظر تماشایی، نبرد ماشینی به شدت هیجانانگیز و حس وحشتناک تنهایی، در سالهای پس از آن طرفدارانی را به خود جلب کرده است. این بازی همچنین از خط داستانی فیلمی مورد نظر پیروی نمیکند.
گیم پلی بازی Mad Max از الگوهای معروف بازی های جهان آزاد کمپانی Ubisoft یعنی انجام مأموریت برای مردم، آزادسازی پایگاهها، شکار جایزه و این مدل کارها استفاده کرده تا داستان خود را تعریف کند. ارتقا وسیله نقلیه مکس (Magnum Opus) برای موفقیت بسیار مهم است؛ زیرا بسیاری از نبردها حول محور شلیک از این ماشین و پاره کردن اجزای ماشینهای دشمن میچرخد. این خودرو توانایی جابهجایی شما در این دنیای پسا آخرالزمانی بسیار پر جزئیات و خارقالعاده را خواهد داشت.
Days Gone
بازی آخرالزمانی سونی یعنی Days Gone در زمان عرضه با موجی از نظرات منفی و تمسخر از سوی گیمرها مواجه شد. کاملاً مشخص است که این بازی مشکلاتی دارد که پتانسیل حل شدن را داشتند. با این حال اگر از آنها عبور کرده و اجازه دهید که زیباهایش شما را در بر بگیرد، بدون شک با یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی در طی چند سال اخیر روبرو میشوید. از ویژگیهای مثبت بازی میتوان به گرافیک فوقالعاده و سکانسهای اکشنی اشاره کرد شامل موجی از زامبیها میشود.
شخصیت اصلی بازی یک موتور سوار به نام Deacon St. John است. با نابودی تمدن بشریت، مردم مجبور به کوچ کردن به شهرکها و گروههای کوچک شدهاند. Deacon و بهترین دوستش Boozer به جای تعهد به یک شهر، همچنان با موتورسیکلتهای خود در جهان پرسه میزنند و در ازای منابع یا بودجه برای تجارت، به شهرهای مختلف برای حل مشکلاتشان کمک میکنند. بازی داستانی زیبا و کلی شخصیت فراموش نشدنی درون خود دارد که تا مدتها با شما باقی خواهند ماند.
Everybody’s Gone to the Rapture
اکثر بهترین بازی های آخرالزمانی که پیشتر به آنها اشاره کردیم و جلوتر مشاهده میکنید، نمایانگر دنیاهایی پر از مرگ و نابودی بوده که انسانها در حال دست و پا زدن برای زنده ماندن هستند. با این حال یک بازی متفاوت از تمامی آثار دیگر به نام Everybody’s Gone to the Rapture وجود دارد که به شکل جالبی به پدیده آخرالزمان میپردازد. از روی ظاهر آن نمیشود متوجه فضای آخرالزمانیاش شد؛ زیرا عنوانی در سبک شبیه ساز راه رفتن آرامش بخش و بسیار زیبا طرف هستیم.
Everybody’s Gone to the Rapture یکی از چندین عنوانی بود که باعث شکل گرفتن موج نوی بازی های شبیه ساز راه رفتن شدند. داستان بازی حول محور ناپدید شدن ناگهانی مردم دنیا میگذرد و شخصیت اصلی خود را در این دنیا تنها پیدا میکند و باید به راز این اتفاق پی ببرد. روایت با تماشای صحنههایی از گذشته که توسط چراغهای شناور روشن شده، آشکار میشود. این بازی برای همه گیمرها ساخته نشده، اما داستان آن پر از زیباییهای معنوی و موضوعات غمانگیز و زیبا است.
Resistance 3
استودیوی خوش نام Insomniac پیش از اینکه به شاهکار ابرقهرمانیاش در دنیای مارول معروف باشد، تعدادی بازی فوقالعاده در سبک اکشن و تیراندازی اول شخص پسا آخرالزمانی با نام Resistance تولید کرده بود. Resistance 3 که میخواهیم به آن اشاره کنیم به واسطه گسترشی عظیم که نسبت به دو بازی دیگر در سری در زمینه گیم پلی و داستان سرایی دارد، بدون شک بهترین نسخه در مجموعه و یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی تاریخ است. اکشنی که پر از تخریب و اتفاقات دیوانهوار است.
اکثر مکانیکهای گیم پلی بازی Resistance 3 همان چیزهایی هستند که در بازی های قبلی مشاهده شد؛ با این حال تغییرات فراوانی در آن وجود دارد. اتمسفر دنیا و فضاسازی مراحل باعث شده تا دنیایی خاص در زمینه آخرالزمان را شاهد باشیم. فرنچایز Resistance ممکن است هرگز آن چیزی که سونی به آن امید داشت یعنی سری Halo یا Gears نشده باشد، اما به اندازه کافی ایدههای منحصربهفرد مانند یک داستان خوب و گیم پلیای با مکانیکهای جالب داشت تا آن را ارزشمند کند.
Death Stranding
Death Stranding بازی ای نیست که برای همه ساخته شده باشد؛ با این حال انکار زیباها و متفاوت بودن دنیایش، کار بسیار سختی است. Death Stranding یک داستان خاص را در منظرهای پسا آخرالزمانی به نمایش میگذارد. بازیکن باید به حمل محموله در سراسر ایالات متحده پرداخته و سعی کند تا از موجودات ماورا طبیعی و بارانی که باعث پیری سریعش میشود دوری کند. علیرغم آرامشی که برخی از لحظات بازی حضور داشته، صحنههای پر تنش زیادی نیز وجود دارد.
خیلیها از Death Stranding به عنوان یک شاهکار مدرن یاد کرده و برخی نیز آن را بازی خسته کننده و ضعیفی میدانند. با این حال چیزی که به طور واضح مشخص است، خلق و به تصویر کشیدن یک دنیای فوقالعاده پسا آخرالزمانی است. انسانها به سختی در شرایط غیر قابل سکونت در حال ادامه بقا هستند و باید با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم کنند. جهان بزرگ و آزاد این عنوان مکان مناسبی برای افرادی است که به دنبال فرار از گیم پلی تکراری سایر بازی های ویدیویی میگردند.
Dying Light 2
بازی Dying Light به خودی خود عنوانی جذاب و قابل قبول در سبک اکشن و زامبی محور به حساب میآمد. با این حال دنبالهاش که پس از تأخیر بسیار زیادی منتشر شده، حتی بازی تواناتر و تأثیرگذارتری از قسمت قبلی است. همان چیزی که از این فرنچایز انتظار دارید، یعنی زامبیهای گوشت خوار و شهری بزرگ برای گشت و گذار، در قسمت دوم هم حضور دارند. این بازی داستانی تازه و شهری عظیمتر را در اختیارمان قرار میدهد. روایتش هم حول محور مردی است که به دنبال خواهرش میگردد.
Dying Light 2 از همان فرمول شروعی ساده ولی درگیر شدن در اتفاقات بزرگتر استفاده میکند. داستان بازی پس از درگیر شدن در جنگ میان گروههای مختلفی که شهر را کنترل میکنند از کنترل خارج شده و شاخههای مختلفی پیدا میکند. پدیده زنده ماندن در یک دنیای آخرالزمانی که زامبیهای مرگباری در شب بیرون میآیند، قطعاً برای هر شخصی ترسناک خواهد بود. Dying Light 2 نیز موفق شده تا تعادل بسیار خوبی بین ایجاد حس ترس و اکشنی بی مغز برقرار کند و یکی از بهترین بازی های امسال است.
Frostpunk
بسیاری از بهترین بازی های آخرالزمانی در ژانر ماجراجویی جهان باز قرار میگیرند. معمولاً نمیتوانید وحشتهای همچنین دنیای را در یک بازی شهرسازی تجربه کنید. با این حال Frostpunk آمده تا انقلابی در این داستان ایجاد کند. این بازی شما را در نقش یک کاپیتان و رئیسی قرار میدهد که باید از مردم شهرش در مقابل آتش فشانی خشمگین محافظت کند. استرسی که این بازی برای هر خطر کوچکی به شما میدهد را در هیچ بازی شهرسازی و مدیریتی دیگری در صنعت گیم مشاهده نخواهید کرد.
این بازی همچنین مقدار زیادی سیاست را به جریان گیم پلی خود وارد میکند. اگر نیاز به افزایش بهرهوری دارید، میتوانید قوانینی را وضع کنید که به کودکان را وادار به کار کرده یا شیفتهای روزانه بسیار طولانی ای را به وجود بیاورد که البته موجب خشم شهروندان هم خواهد شد. با این حال راههایی برای شادتر کردن شهروندان شما وجود دارد؛ کارهایی مانند ارائه جیره به افراد بیمار و توسعه مراقبتهای بهداشتی بهتر. در کل بازی Frostpunk یک شاهکار مدیریتی و شهر سازی آخرالزمانی است.
Wasteland 2
خیلی از گیمرها از فضای اکشن و شوتری که کمپانی Bethesda به سری Fallout تزریق کرده است راضی نیستند. این سری در دهه 90 میلادی آثاری بسیار تاکتیکال و پیچیده نقش آفرینی بودند که هیچ اکشنی را شامل نمیشدند. اگر از آن دسته گیمرها هستید، خب خبرهای خوبی برایتان داریم. زیرا بازی Wasteland 2 دقیقاً همان چیزی است که دنبالش میگردید. سازندگان این بازی بر روی نسخههای اورجینال Fallout کارکرده بودند و قرار است گیم پلیای مشابه به آن دسته آثار را شاهد باشیم.
درست مانند برادر بزرگش، تصمیمات شما در Wasteland 2 میتواند منجر به عواقب طولانی مدت و تأثیرگذاری در جریان گیم پلی شود. پس بهتر است قبل از انجام کاری درست به آن فکر کنید، زیرا دیگر راه بازگشتی وجود نخواهد داشت. همین آزمون و خطاها و دقت در مسیرتان، دلایلی است که بازی Wasteland 2 یک اثر تحسین شده و دوست داشتنی است. اگر نقش آفرینی عمیق و درگیر کننده چیزی است که از بازی آخرالزمانی خود میخواهید، همین حالا این عنوان بی نظیر را دانلود کنید.
Metro: Last Light
هیچ کس انتظارش را نداشت که یکی از بهترین رمانهای پسا آخرالزمانی درون بازار بتواند تبدیل به یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی هم بشود. ولی این اتفاق افتاد و بازی Metro 2033 در زمان انتشار تبدیل به یک شوتر فوقالعاده بهیادماندنی و تحسین شده شد. پس انتظار میرفت که به سرعت شاهد ساخته شدن نسخهای دنباله برای آن بازی باشیم که در سال 2013 با نام Metro: Last Light منتشر شد. قسمت دوم دیگر از رمانها پیروی نکرده و سعی میکند تا داستانی تازه را روایت کند.
این داستان جدید دست سازندگان را برای گسترش دنیای نابود شده و دیوانهوار روسیه و تونلهای تاریک و پیچیده مسکو باز گذاشته است. Metro: Last Light در ایجاد یک اتمسفر تاریک و شکست خورده به شدت قوی عمل کرده و هر مرحله بازی حس میکنید که در حال نزدیک شدن به پایان دنیا هستید. شما باید مهمات و تجهیزات را به سختی جمع آوری کنید. هر چیزی که پیدا میکنید مهم و ارزشمند است. در حین این عملیات، دشمنان و چالشهای ترسناکی نیز در مسیرتان قرار میگیرند.
Telltale’s The Walking Dead
دنیای The Walking Dead همیشه مکان مناسبی برای روایتهای انسانی در دنیای پسا آخرالزمانی زامبیها بوده است. این مجموعه مسیر خود را به عنوان یک کمیک بوک آغاز کرده و سپس به سوی سریالی تلویزیونی، کتاب و در نهایت بازی های ویدیویی حرکت کرد. شاید شناخته شدهترین بازی بر اساس این دنیا، عنوان Telltale’s The Walking Dead باشد. یک بازی ماجراجویی داستانی که به واسطه شخصیت پردازیهای بی نظیر و داستان حماسیاش، در دنیا تحسین شده است.
خیلیها از بازی Telltale’s The Walking Dead به عنوان بهترین نسخه ممکن از این دنیا و روایتها یاد میکنند. فصل اول این مجموعه توانسته بود با کسب اکثر نقدهای مثبت و رضایت کاربران، تبدیل به بهترین بازی سال خود شود. این موضوع ریشه در اتمسفری وحشتناک ولی بسیار آرام، کاراکترهایی که نمیتوان به آنها اعتماد کرد، روابط عاطفی و غمانگیز و کلی موضوع دیگر دارد. پس اگر به دنبال یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی درون بازار هستید، این عنوان زیبا را از دست ندهید.
S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chernobyl
چرنوبیل یک موضوع جذاب برای بازی ها و سایر صنایع سرگرمی بوده که همچنان نیز در دنیا بسیار برجسته و شناخته شده است. بازی S.T.A.L.K.E.R دنیایی را به تصویر میکشد که فاجعه دومی همانند نسخه اول چرنوبیل رخ داد که بسیار مخربتر و غیر قابل کنترل تر از اتفاق اول بود. این موضوع باعث ایجاد دنیایی متروکه و خالی از جمعیت شده است. ترسهای ساکت و پر تنش این بازی، آن را نه تنها به یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی، بلکه یکی از بهترینها در سبک بقا تبدیل میکند.
علیرغم اینکه یک بازی از اواسط دهه 2000 است، S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chernobyl به لطف استفاده عالی از نور و بافتهای متنوع، امروزه خیلی بد ریخت به نظر نمیرسد. اتمسفر جهان بازی کثیف و تاریک است. آب و هوا نقش مهمی در ایجاد احساس در همه چیز دارد. دشمنان نیز به اتمسفر و فضاسازی بازی کمک میکنند. تعقیب شدن توسط یک دشمن تقریباً نامرئی زمانی که رعد و برق در پشتش غرش میکند، باعث ایجاد ترس و لرز در ستون فقرات شما خواهد شد.
NieR Replicant
شاید خیلیها در اولین نگاه به NieR Replicant نتوانند تفاوتی میان آن و بسیاری از سایر بازی های نقش آفرینی ژاپنی ایجاد کنند. ولی اشتباه نکنید، زیرا قرار است با یکی از شاهکارها در میان بازی های پسا آخرالزمانی روبرو شوید. این بازی به معنای حقیقی کلمه، ما را به پایان جهان میبرد. همانند یک بازی دیگر که در ادامه به آن میپردازیم، دنیای NieR Replicant آنچنان در اتفاقات نابودی جهان فرو رفته که به سختی میتوان تمدن گذشته انسانها را درون این جهنم تازه تصور کرد.
دنیای این بازی به یک بیماری به نام The Black Scrawl مبتلا شده است و هیولاهای زیادی که در محیط بازی میبینید، حاصل این موضوع هستند. اگرچه داستان بازی در آیندهای دور اتفاق میافتد، هنوز هم طنینهایی از اتفاقات گذشتهای که ریشه از انسانیت دارند در دنیایش حس میشود؛ انگار که هیچیک از این موارد از بین نرفته است. حسی غمانگیز وجود دارد که بسیاری از بازی های پسا آخرالزمانی فاقد آن هستند. این بازی همچنین شامل برخی از بهترین موسیقیها در تاریخ صنعت گیم است.
Gears of War 3
Gears of War 3 بدون شک بهترین نسخه از سهگانه اول این فرنچایز است. با این حال دو بازی اول نیز به شدت خوش ساخت و جذاب بوده و ارزش تجربه شدن دارند. داستان و دنیاسازی بینظیر این عنوان به واسطه دخالت Karen Traviss از نویسندگان علمی تخیلی بزرگی که بر روی Halo و Star Wars کار کرده تا این حد بی نظیر از آب درآمده است. این بازی همچنین به سؤالات پیش آمده در دو بازی قبلی خود به بهترین شکل ممکن پاسخ میدهد. در نهایت نیز شاهد یک پایان لذت بخش خواهیم بود.
داستان بازی دو سال پس از نابودی آخرین سنگر بشریت پس از تلاش برای از بین بردن Locust Horde جریان پیدا میکند. شخصیتهای اصلی داستان به جزیرهای منزوی نقل مکان کرده تا سعی کند تا توانایی خود را بازسازی کند. با این حال اوضاع بدتر از قبل شده و تهدیدی جدید برای قهرمانان داستان ما به وجود میآید. Gears of War 3 مورد تحسین گسترده منتقدان قرار گرفت، بیش از 3 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت و دومین بازی پرفروش در ایالات متحده بود.
Half-Life 2
خیلی پیش نمیآید که مردم سری Half-Life را در دسته آثار پسا آخرالزمانی قرار دهند. با این حال حمله موجودات فضایی به زمین و ایجاد تهدیدهای بسیار، قطعاً ماهیتی آخرالزمانی دارد. هر دو عنوانی که در این سری منتشر شدهاند، به عقیده بسیاری، از بهترین بازی های تمام دوران محسوب میشوند. با این حال نسخه دوم با اختلاف، عنوانی حماسیتر بوده و شاهد این هستیم که شخصیت اصلی داستان یکی گوردون فریمن، باید مشکلات حمله فضاییهایی که خود باعث به وجود آمدنشان بوده را حل کند.
بزرگترین مشکل بازی Half-Life 2 این است که بسیاری از سؤالات را بی پاسخ میگذارد. طرفداران امیدوارند که شاید روزی یک Half-Life 3 دریافت کنند. تا آن زمان، هر دو بازی درون مجموعه ارزش بازی کردن را دارند. اگر هرگز آنها را تجربه نکرده باشید، به دلیل استفاده عالی از فیزیک در گیم پلی اکشن، معماهای جذاب فیزیک محور و روایت و شخصیت پردازیهای بی نظیرش، بهتر است همین حالا دست به کار شوید، زیرا امکان دارد تا تجربه یکی از مهمترین آثار صنعت گیم را از دست بدهید.
Horizon Zero Dawn
Horizon Zero Dawn یک بازی بسیار متفاوت در میان دیگر آثار پسا آخرالزمانی است. تفاوت اصلی این بازی، زندگی شخصیتهایش به صورت قبیلهای در صورتی است که تکنولوژی پیشرفتهای نیز در دنیا وجود دارد. این بازی تقریباً 1000 سال در آینده اتفاق میافتد. انسانها به صورت پراکنده در سراسر جهان در قبایل بدوی زندگی میکنند و به فناوری محدودی دسترسی دارند. موجودات بزرگ ماشین مانند در دنیا پرسه میزنند و بیشتر با انسانها همزیستی مسالمتآمیز دارند.
Horizon Zero Dawn یکی از بهترین بازی های جهان آزاد در صنعت گیم است. سه قسمت بسیار بزرگ در نقشه بازی برای گشت و گذار وجود دارد که از مکانهای واقعی ایالات متحده الهام گرفتهاند. نویسنده بازی Fallout: New Vegas بر روی داستان جذابش کار کرده و صداپیشگیهای فوقالعاده نیز مهر موفقیت این اثر فوقالعاده را کوبیدهاند. اگر به دنبال یکی از خاصترین و بهترین بازی های آخرالزمانی مدرن هستید، تجربه این بازی و البته دنبالهای جدیدش را توصیه میکنیم.
The Last of Us
The Last of Us با روایتهای غمانگیز و دنیای تاریک و پیچیدهای که در سال 2013 به تصویر کشید، توانست درهای تازهای را برای بازی های ویدیویی سینمایی و پسا آخرالزمانی باز کند. یکی از دلایلی که باعث جاودانه شدن اسم این اثر به عنوان یکی از بهترین بازی های آخرالزمانی شده، حضور دو شخصیت دوست داشتنیاش یعنی الی و جوئل است. این دو وارد سفری طولانی و خطرناک شده تا درمانی برای ویروسی که باعث نابودی تعداد زیادی از انسانها در سیاره شده را پیدا کنند.
با پیشروی در داستان بازی، رابطهای عاطفی میان دو شخصیت اصلی ایجاد شده و همینطور هم قویتر میشود. تا جایی که در صورت رخ داد اتفاقی برای یکی از آنها، ما به عنوان بیننده به شدت تحت تأثیر قرار میگیریم. The Last of Us موفق شد تا داستانی فراموش نشدنی را در قالب یک دنیا پسا آخرالزمانی و متروکه که پر از هیولاهای گوشت خوار شده روایت کند و با کسب اکثر نظرات مثبت از سوی منتقدان و گیمرها، یکی از بهترین بازی های تمام دوران نیز به حساب میآیند.
Fallout: New Vegas
نام فرنچایز Fallout با پدیده پسا آخرالزمانی در صنعت گیم گره خورده و امکان ندارد که هیچ بازی دیگری بتواند در زمینه طراحی دنیا و داستانهای درگیر کننده، به خوبی این بازی ها عمل کند. با این حال همیشه بحث بر سر این بوده که کدام بازی در این مجموعه بهترین است. آیا عناوین اولیه که بازی های نقش آفرینی خالص و پیچیدهای بودند، یا آثار کمپانی Bethesda که بیشتر شوتر و اکشن محسوب میشدند؟ خب جواب هیچ کدام است؛ زیرا یک بازی دیگر نیز در این بین وجود دارد.
بازی Fallout: New Vegas که به دست کمپانی خلاق Obsidian ساخته شده، به واسطه داستان سرایی خارقالعاده، تم کمدی و بامزه و شخصیتهای فراموش نشدنیاش، از سوی بسیاری از گیمرها به عنوان بهترین بازی آخرالزمانی تاریخ شناخته میشود. تمام چیزهایی که یک دنیای آخرالزمانی که مردم در پناهگاههای زیرزمینی زندگی میکنند و باید با انفجار اتمی دنیای خود کنار بیایند، در Fallout: New Vegas مورد تمسخر قرار گرفته و شاهد برخوردی متفاوت و فراموش نشدنی هستیم.